مطالعات جدید نشاندهنده نقش مهم سرشت کودکان در سرنوشت رفتاری آنها در بزرگسالی است، اما در عین حال، نقش رفتار و برخوردهای والدین را هم در شکلگیری رفتار کودک، جدی و مهم میداند.
به این ترتیب که وقتی مادران در دوران کودکی تعامل بیشتری با فرزندشان داشته باشند، بیشتر با او حرف بزنند، بیشتر او را بیرون ببرند و آنجا هم بیشتر با او حرف بزنند، همچنین با او بازی کنند، احتمال اینکه کودک در سنین مدرسه به مشکلات رفتاری دچار شود، کمتر میشود.
این نتایج، حاصل مطالعه جامعی است که محققان دانشگاه شیکاگو روی بیش از هزار و 800 کودک و مادرانشان انجام دادهاند. خبرگزاری رویترز، گزارش داده که در این مطالعه تحقیقاتی، به منزل خانوادههای مورد مطالعه رفتند تا از نزدیک شاهد فضای خانه و رفتار مادران با فرزندانشان باشند.
همچنین از مادران خواسته شد به پرسشنامهای در مورد اخلاق و روحیات بچهها، پاسخ دهند. این مطالعات، از سنین شیرخوارگی بچهها شروع شد و تا دوران مدرسه آنها ادامه پیدا کرد.
جمعبندی اطلاعات به دستآمده نشان داد بچههایی که از دوران شیرخوارگی بهانهگیر و تحریکپذیرند یا نمیتوان واکنش آنها را در موقعیتهای مختلف پیشبینی کرد، بیشتر از سایر بچههای خوشاخلاق امکان دارد که در مدرسه مشکل رفتاری پیدا کنند.
این مشکلات، شامل تقلب، دروغگویی، قلدری با سایر کودکان و نیز نافرمانی از والدین و اولیای مدرسه بود.
نکته مهم در این نتایج، این بود که والدینی که چنین بچههایی داشتند، اما در دورههای ویژه آموزشی شرکت کرده بودند و رفتار درست با فرزند بهانهگیرشان را آموخته بودند، توانسته بودند احتمال بروز این مشکلات را در او به حداقل برسانند و این نشاندهنده نقش مهم آموزش والدین در شکلگیری شخصیت کودک است.
محققان در این مطالعه همچنین دریافتند وارد کردن محرکهای فکری از سوی والدین، مانند کتاب خواندن، بیرون رفتن با کودک بهطور منظم و نیز بازی کردن با او، میتواند احتمال بروز این مشکلات را بسیار کم کند.
محققان البته اشاره میکنند که شاید اینگونه تعامل با کودک، نشانه این حقیقت باشد که این والدین راه برخورد با کودک را به خوبی میدانند؛ اما از سوی دیگر ممکن است وارد کردن اینگونه محرکها، باعث تکامل بهتر مهارتها و رشد کلامی کودک شده و نهایتا ارتباط بهتر و مؤثرتر او را با محیط اطراف در دورههای بعدی و در فضای مدرسه، موجب شده باشد؛
چرا که خبر از تاثیرگذاری وسیع رفتارهای ما بزرگترها روی بچهها دارد؛ تاثیری که در کنار سرشت و ذات بچهها، که عمدتا از راه ژنتیک به کودک میرسد، میتواند سرنوشت خوب یا بد او را رقم بزند.
نکته قابلتوجه اینکه مشکلات رفتاری بررسیشده در این مطالعه، به همین جا ختم نمیشود و میتواند سرمنشا بسیاری از مشکلات و حتی بیماریهای رفتاری کودک در آینده باشد.
بررسیهای پیشین در دانشگاه بریگام، نشان داده بود که بچههای اول، یعنی بچههایی که والدین وقت بیشتری برای آنها گذاشتهاند، کمتر در معرض گرایش به سمت رفتارهای پرخطر و خلافکاری و بزهکاری اجتماعی میروند.
در این مطالعه که چند ماه پیش در نشریه «منابع انسانی» منتشر شده بود، مشخص شده بود وقتی والدین برای فرزندانشان وقت نمیگذارند و برای تفریح و موارد دیگر با آنها بیرون نمیروند، بچهها خودشان را با ابزارهای دیگری، مانند تلویزیون و رایانه سرگرم میکنند و میزان نشستن آنها پای این دستگاهها، بهطور نگرانکنندهای افزایش مییابد که البته کاملا قابلانتظار است.
از جمع این نتایج میتوان این طور نتیجه گرفت که اگر میخواهیم فرزندان سالمی، چه به لحاظ جسمی و چه به لحاظ رفتاری و اخلاقی داشته باشیم، بهتر است برای آنها بیشتر وقت بگذاریم و سعی کنیم برنامه تفریحات مشترک با هم داشته باشیم.